پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

مشخصات بلاگ
پژوهش نگار

یامبر اعظم(ص) درباره علم یادآوری فرموند:«علم آموزید که آموختنش کاری نیک است، گفتگو درباره آن تسبیح خداست، بحث و بررسی آن جهاد به شمار می آید، آموزشش به آن کس که نمی داند، صدقه محسوب می شود. بذل و بخشش آن به اهلش سبب تقرب به خدا می گردد؛ زیرا معیار شناسایی حلال و حرام است، و دانشجو را به راه های بهشت می کشاند و از هراس تنهایی می رهاند و در غربت دمساز او می گردد. [علم] راهنمای امور پنهانی است، اسلحه ای است برای مقابله با دشمنان، زیوری است برای دوستان. خداوند به خاطر علم، مردمی را سرفراز گرداند تا جایی که آنان را در امور خیر پیشوای دیگران سازد و از ایشان پیروی شود. و کارهایشان مورد توجه قرار گیرد و آثارشان قابل فراگیری گردد و فرشتگان شیفته دوستی آنانند، زیرا علم، احیاگر دل ها و روشنگر دیدگان از نابینایی است و سبب قدرت بدنی از سستی و تنبلی می شود و خداوند دارنده علم را به مقام محبان می رساند و همنشینی با نیکان را در دنیا و آخرت نصیبش گرداند. در سایه علم، خدا را فرمان برند و پرستش نمایند و در سایه علم، خداشناسی صورت پذیرد و به یگانگی شناخته شود و به وسیله علم صله رحم انجام گیرد...»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‌گیرى است و شب قدر شب اندازه ‌گیرى است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‌کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‌گرداند.

شب قدر کدام شب است؟

در قرآن کریم آیه‌ اى که به صراحت ‌بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمی ‌شود. ولى از جمع‌ بندى چند آیه از قرآن کریم می ‌توان فهمید که شب قدر یکى از شب‌هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‌فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه‌.»( دخان / 3 ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر می ‌فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‌.»( بقره / 185) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

و در سوره قدر می ‌فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‌شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‌هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‌توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.

در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‌هاى ماه رمضان و یکى از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‌ به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن درآن نازل شد نیست ‌بلکه با تکرار سالها، شب قدر نیز تکرار می‌شود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است که درآن شب امور سال آینده تقدیر می ‌شود. دلیل براین امر این است که:

اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکى از شب‌هاى قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى‌ معنى است.

ثانیا: کلمه «یفرق‌» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم‌.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‌رساند و نیز کلمه «تنزل‌» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‌بر استمرار دارد.

ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن‌.»( بقره / 185 ) چنین برمی ‌آید که مادامى که ماه رمضان تکرار می ‌شود شب قدر نیز تکرار می ‌شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‌بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار می ‌شود.

در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت‌ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می ‌شده و چون از دنیا می ‌رفتند نزول امر درآن شب تعطیل می ‌شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‌» (3)

عظمت‌ شب قدر

در سوره قدر می ‌خوانیم: «انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت ‌شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که می ‌توانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است).

حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» (4)

وقایع شب قدر

الف- نزول قرآن در شب قدر

ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.

قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:

1- نزول یکباره در یک شب معین.

2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص).

آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان می‌ کند.

در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره ‌ها و آیات است ‌یک دفعه نازل نشده است ‌بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‌اى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمی ‌آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‌اى که درباره ‌اش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمان‌ها و مکان‌ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می ‌شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی ‌کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.

همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

ب- تقدیر امور در شب قدر

خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت ‌یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می ‌کند.

در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه «قدر» دلالت‌ بر تقدیر و اندازه ‌گیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‌» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‌ بر تقدیر دلالت می ‌کند. چون کلمه «فرق‌» به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‌اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‌ گیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله ‌اند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم.‌» برمی ‌آید شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می ‌آیند.

ج- نزول ملائکه و روح در شب قدر

بر اساس آیه شریفه « تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می ‌شوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال درباره ‌اش فرموده است « قل الروح من امر ربى‌.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‌هاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‌به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‌بسنده می ‌شود.

1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر می ‌شود ملائکه‌اى که ساکن در «سدره المنتهى‌» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل می‌شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‌هایى را به همراه دارند.

یک پرچم بالاى قبر من، و یکى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب می‌کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه ‌اى دراین نقاط نمی‌ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‌خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)

2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمى‌بینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملئکه والروح‌» پس معلوم مى‌شود روح غیر از ملائکه است. (6)

د- سلام و امنیت در شب قدر

قرآن کریم در بیان این ویژگى شب قدر می ‌فرماید: «سلام هى حتى مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‌به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله «سلام هى‌» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است‌ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى می ‌آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد.

به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‌ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.

البته بعضى از مفسرین گفته ‌اند: مراد از کلمه «سلام‌» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می ‌دهند.

پی ‌نوشت‌ ها:

1- مجمع البیان، ج 10، ص‌519 .

2- تفسیر الدرالمنثور، ج‌6 .

3- تفسیر البرهان، ج‌4، ص‌488، ح‌26 .

4- فروع کافى، ج‌4، ص‌157، ح‌4 .

5- مجمع البیان، ج‌10، ص‌520 .

6- تفسیر برهان، ج‌4، ص‌481، ح‌

  • محمد هاشمی

1. رمضان، ماه بهار و انس با قرآن

رمضان، ماهی است که در آن قرآن نازل شد. بنابراین، رابطه ویژه ای میان قرآن و ماه رمضان وجود دارد؛ یعنی همان گونه که در فصل بهار، عالم طبیعت و انسان، شادابی خاص و حیاتی دوباره پیدا می کند، رمضان نیز بهار قرآن است. دوستداران قرآن در این ماه بیش از پیش به قرآن نزدیک می شوند و با خواندن و یادگیری و فهمیدن معارف آن، به دل هایشان حیات مجددی می بخشند.

علی علیه السلام می فرماید: «کتاب خداوند تعالی را یاد بگیرید؛ زیرا قرآن، بهار دل هاست».

در رمضان، ماه انس با قرآن، باید ویژگی همدم بودن با قرآن را در خود ایجاد کنیم و رابطه تنگاتنگ و جدی با آن داشته باشیم؛ زیرا قرآن، کتاب کامل انسان سازی است، به گونه ای که همه برنامه ها و رموز تکامل را دربردارد. قرآن، سخن خدا است و عمل به آن، سبب پیروزی و رستگاری در دنیا و آخرت است.

هرگاه قرآن را بشناسیم، به عظمت نازل کننده آن پی ببریم و محتوایش را دریابیم، سپس با عشق، با آن ارتباط فکری و عملی برقرار کنیم، می توانیم ادعا کنیم که با قرآن انس گرفته ایم.

2. فضیلت و آثار تلاوت قرآن

الف) پاداش الهی

آنان که کتاب خدا را می خوانند، نماز را برپا می دارند و از آنچه ما روزی شان کرده ایم، پنهان و آشکار به فقیران انفاق می کنند، امید تجارتی دارند که هرگز زیان و زوال نخواهد یافت.(فاطر:29)

 

 

آیا تا به حال با خداوند معامله کرده اید؟ معامله ای که سرمایه آن، قرآن و نماز و انفاق است.

 

ب) شکوفایی ایمان

شکوفایی ایمان، با قرآن خواندن به دست می آید.

 

آیا می دانید که با خواندن آیه هایی از قرآن در روز، می توانیم ایمانمان را شکوفا سازیم.

 

ج) نورانیت و جلای قلب ها

خواندن قرآن، قلب های زنگار گرفته را جلا می دهد.

 

بیایید روزانه با خواندن چند آیه قرآن، زنگارهای قلب خود را شست وشو دهیم.

 

د) کفاره گناهان

قرآن خواندن، کفاره گناهان و سپر آتش و ایمنی از عذاب است.

 

با خواندن قرآن، خود را در برابر عذاب الهی ایمن سازیم.

ه) دوری از تنهایی

هر کس با خواندن قرآن انس گیرد، دوری برادران و دوستان، او را وحشت زده نمی کند.

 

سخن گفتن با خداوند، تو را از تنهایی نجات می دهد.

 

و) دوری از فقر

هر که قرآن بخواند، توانگری است که دیگر فقیر نمی شود.

با خواندن آیه های قرآن، خانه هایتان را منبع رحمت ها و ارزاق الهی کنید.

 

ز) سعه صدر و روشنی دل

بهترین ذکر و سخن، قرآن است. با قرآن است که سینه ها فراخ و درون ها روشن می شود.

بیایید در ماه رمضان، آرامش به دست آمده از قرآن خواندن را تجربه کنیم.

 

3. آداب تلاوت قرآن از زبان قرآن

خواندن قرآن آدابی دارد که در اینجا به برخی اشاره می کنیم:

ـ بدون وضو و طهارت نباید دست یا عضوی از بدن خود را به نوشته های قرآن برسانیم.

 

 

لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ. (واقعه: 79)

قرآن را جز پاکان مس نمی کنند.

 

ـ پیش از خواندن قرآن، باید از شیطان رجیم و رانده شده به درگاه حق پناه برد.

 

فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ. (نحل: 98)

پس هنگامی که قرآن را می خوانی، از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.

ـ قرآن را با صدای نیکو و زیبا بخوانیم.

 

 

و رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتیلاً. (مزمل:4)

قرآن را به صورت شمرده و آرام بخوان.

 

دیگر آداب تلاوت قرآن

- فرستادن صلوات پیش و پس از خواندن قرآن؛

- نگاه کردن به کلمات و آیات قرآن هنگام تلاوت؛

- پوشیدن لباس پاکیزه، مسواک زدن و خوش بو کردن بدن پیش از تلاوت؛

- رو به قبله نشستن؛

- صحیح تلفظ کردن کلمه ها و جمله ها؛

- رعایت خضوع و خشوع هنگام تلاوت؛

ـ رعایت اخلاص هنگام تلاوت؛

- انتخاب مکان مناسب برای تلاوت؛

- گفتن «صَدَقَ اللّهُ الْعَلیّ الْعَظیم» در پایان تلاوت.

4. آداب شنوندگان آیه های قرآن

الف) تدبّر و تفکر در قرآن و توجه کامل به معانی آیه ها

 

 

اَفَلاً یَتَدَبَّرونَ القُرآن.(نساء:82)

آیا آنها در قرآن نمی اندیشند.

 

ب) سکوت و پرهیز از دیگر کارها

 

 

وَ إِذا قُرِیَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. (اعراف:204)

هنگامی که قرآن خوانده شود، پس گوش فرا دهید و سکوت کنید. شاید مورد رحمت قرار گیرید.

ج) احترام قلبی نسبت به این کتاب آسمانی

5. قرآن، کتاب هدایت

قرآن، کتاب آسمانی و معجزه آخرین سفیر الهی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و بزرگ ترین هدیه الهی برای انسان ها و گران بهاترین میراث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان مسلمانان است. قرآن کتابی جامع و دربرگیرنده همه قوانین، حکمت ها و موعظه هایی است که برای هدایت انسان لازم است.

خداوند بزرگ، قرآن کریم را در آیه های گوناگون چنین توصیف می کند:

بی هیچ شکی قرآن، راهنمای پرهیزکاران است. (بقره:2)

 

 

آیا تاکنون اندیشیده اید که چرا قرآن، کتاب هدایت برای پرهیزکاران معرفی شده است؟ شاید سرّ این مطلب در این باشد که پرهیزکاران با دوری از گناهان، زمینه را برای هدایت پذیری فراهم کرده اند.

 

قرآن، هدایتی برای بشر است. (بقره:185)

 

 

خداوند بشر را آفرید و قرآن را برای هدایت و راهنمایی او فرستاد تا حجت بر همگان تمام شود.

بیایید با تأمل و تدبّر در آیات قرآن کریم و عمل به دستورهایش، در روز جزا شرمنده درگاه حق نباشیم.

 

قرآن راه حق و باطل را روشن می کند. (حجر:1).

 

 

بشر همواره در پی حقیقت و بازشناسی آن از باطل است. او می خواهد بداند حق کدام است و باطل کجاست؟ راه کدام است و چاه کجاست و چه سرمایه ای بالاتر از این کتاب آسمانی و چه میزانی دقیق تر از قرآن و چه فرقانی بهتر از کلام خدا.

 

قرآن با عظمت است. (حجر: 87)

 

 

به راستی قرآن، کتاب عظیمی است؛ چون از سوی پروردگار بزرگ آمده است. رمضان نیز از عظمت قرآن، عظیم شده است؛ زیرا ماه نزول قرآن است و چه زیباست که در ماه عظیم، کتاب آسمانی با عظمت را تلاوت کنیم و از دریای عظیم معارف آن بهره بریم!

همانا این قرآن، انسان را به راست ترین و استوارترین راه هدایت می کند. (اسراء:9)

 

 

آیا می خواهید در درست ترین و بهترین راه ها قدم بگذارید؟ اگر پاسختان مثبت است، در قرآن بیندیشید و به آن عمل کنید.

 

شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است. (اسرا: 82)

 

 

برای دل زنگار گرفته ام، شفا می خواهم و به رحمت الهی امید دارم. در عین حال، زمزمه ای آسمانی در گوشم می پیچد که شفای دل بیماران و رحمت و بخشایش الهی در قرآن است. بیایید به امید دست یابی به رحمت الهی و درمان قلوب آلوده به گناه، قرآن بخوانیم.

 

سوگند به قرآنی که بیانش حکیمانه است. (یس:20)

 

 

به راستی از حکیم، جز سخن حکیمانه می شنوید؟ قرآن، کلامی حکیمانه از سوی خداوند حکیم است. دریای حکمت و معرفت است، ولی تنها آنان که اهل حکمت و معرفتند، می توانند از این کلام جاودانه بهره ببرند.

 

این کتاب جز برای پند و نصیحت جهانیان نیست. (تکویر:27)

 

 

ای عزیز! نصیحت خدا را به گوش جان بپذیر و به آن عمل کن. قرآن بخوان و در آن بیاندیش که بهترین نصیحت از سوی بهترین ناصحان است.

 

قرآن، روشن کننده حقیقت هر چیزی است. (نحل:89)

 

 

هنگامی که فتنه ها همچون تاریکی های شب همه جا را فرا گرفته است، برای رستگاری و نجات به قرآن پناه ببرید.

 

قرآن مایه هدایت و رحمت برای نیکوکاران است. (لقمان:2)

 

 

اگر می خواهید هدایت و رحمت الهی شامل حالتان شود، پس چرا نیکی و احسان نمی کنید؟ خداوند وعده داده است که هدایت و رحمت قرآن شامل نیکوکاران می شود.

 

قرآن مایه هدایت و رحمت برای مؤمنان است. (نمل:2)

 

 

ای مؤمنان! ای کسانی که ایمانتان به مرحله عمل و ظهور رسیده و قلبتان با زبانتان یکی است، برشما باد بشارت خداوند که هدایت و رحمت الهی شامل حالتان خواهد شد.

 

قرآن یادآوری است برای آنان که از خدا می ترسند. (طه:3)

 

 

گاهی هوای نفس، انسان را به وادی غفلت می کشاند و حقیقت را غبارآلود جلوه می دهد. گاهی لشکریان شیطان، سربازان رحمانی نفس را فریب می دهند و این خداترسانند که با توسل به قرآن از این خطر بزرگ رهایی می یابند.

 

این قرآن، بشارتی برای مسلمانان است. (نحل:89)

 

 

ای مسلمانان! نزول قرآن در رمضان بر شما بشارت باد. راه را باز کنید، فرشته های نیکوکار کتاب آسمانی قرآن را در صحیفه هایی ارجمند برای شما به ارمغان می آورند. لطف الهی شامل حالتان شده و این کتاب گران قدر را برای شما فرستاده است. پس در گرامی داشت این لطف الهی بکوشید.

 

6. انس معصومین علیهم السلام با قرآن

الف) پیامبراعظم صلی الله علیه و آله

توجه آن حضرت به خواندن قرآن ـ به ویژه در دل شب ـ به قدری بود که حتی حالت بیماری و تب نیز مانع آن نمی شد. بنا بر روایتی، هنگامی که یکی از اصحاب، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را سخت بیمار دید و جویای حال حضرت شد، ایشان پاسخ داد: «این بیماری مانع آن نشد که شب گذشته سی سوره را بخوانم» هنگامی که آن صحابی عرض کرد: این تلاش در عبادت برای چیست؟ حضرت پاسخ داد: «آیا نباید بنده شکرگزاری باشیم؟»

ب) حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام بسیار قرآن می خواند، ولی تنها به تلاوت ظاهر آیه های قرآن قناعت نمی کرد. او به قدری با قرآن مأنوس بود که حتی وقتی شمشیر کینه مفسدان بر سرش فرود آمد، اندکی از خاک محراب را روی زخم سر ریخت و این آیه را خواند: «ما شما را از خاک آفریدیم و در آن باز می گردانیم و بار دیگر نیز شما را از آن بیرون می آوریم».

همه جنبه های زندگی حضرت علی علیه السلام در ظاهر و باطن با قرآن هماهنگ بود، به گونه ای که طرف داران حق، او را «قرآن ناطق» خواندند.

ج) امام سجاد علیه السلام

امام سجاد علیه السلام فرمود:

اگر همه انسان هایی که در میان مشرق و مغرب هستند، بمیرند، چون قرآن با من باشد [از تنهایی]، هراس ندارم.

شیوه آن حضرت چنان بود که هنگام تلاوت سوره حمد، وقتی به آیه «مالک یوم الدین» می رسید، آن قدر آن را تکرار می کرد که نزدیک بود روح از کالبدش بیرون رود.

د) امام رضا علیه السلام

آن حضرت در هر سه روز، یک بار همه قرآن را می خواند و می فرمود:

اگر خواسته باشم، می توانم در کمتر از سه روز قرآن را ختم کنم، ولی هرگز به هیچ آیه ای نمی رسم مگر اینکه در معنی آن می اندیشم و درباره اینکه در چه موضوع و چه وقت نازل شده است، فکر می کنم. از این رو، در هر سه روز یک بار همه قرآن را تلاوت می کنم.

7. سیره علمای دینی در انس با قرآن

الف) شیخ مفید رحمه الله

شیخ مفید شب ها اندکی می خوابید و بیشتر به نماز و مطالعه یا تلاوت قرآن مجید می پرداخت.

ب) میرداماد رحمه الله

محدث قمی می نویسد: «میرداماد قرآن مجید را بسیار تلاوت می کرد، به گونه ای که یکی از افراد مورد اعتماد برای من نقل می کرد که هر شب، پانزده جزء قرآن می خواند».

ج) شیخ انصاری رحمه الله

عبادت هایی که وی از سن بلوغ تا آخر عمر به آن می پرداخت، گذشته از فرایض، خواندن یک جزء قرآن، به جا آوردن هر روزه نماز جعفر طیار، خواندن زیارت جامعه و عاشورا بود.

د) علامه طباطبایی رحمه الله

شب های ماه رمضان را تا صبح بیدار بود. مقداری مطالعه می کرد و بعد به دعا و خواندن قرآن، نماز و ذکر می پرداخت.

ه) امام خمینی رحمه الله

در شبانه روز به ویژه هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن می پرداخت و در هر فرصتی که به دست می آورد، مشغول تلاوت قرآن می شد.

یکی از یاران نزدیک ایشان در این زمینه چنین می گوید:

امام هر روز مقید بودند چند صفحه قرآن بخوانند. ایشان معتقد بودند که خواندن قرآن و انس با قرآن، توفیق انسان را زیاد کرده و ایمان انسان را قوی می سازد. ایشان حتی در روزهای آخر عمر شریفشان و شب پیش از عمل جراحی نیز خواندن قرآن و نماز شبشان را ترک نکردند.

و) میرزای شیرازی

در شرح احوال این عالم ربانی آورده اند که ایشان، بیشتر آیه های قرآن و دعاهای ماه مبارک رمضان و زیارت ها را از حفظ می خواند. به سبب رقت قلب، همواره اشک از چشمانش سرازیر بود.

8. قرآن در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب

پیروزی انقلاب اسلامی، قرآن را به ما باز گرداند و راه قرآن را به روی ما باز کرد و ما باید عقب ماندگی های خود را در فراگیری جامع این کتاب الهی جبران کنیم و علاوه بر متن قرآن، با ترجمه آن نیز کاملاً آشنا شویم.

انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما، قوی تر و عمیق تر می کند.

در کشوری که بر اساس اسلام اداره می شود، همه مردم باید قادر به خواندن درست قرآن کریم باشند.

بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از حقایق و معارف قرآن است.

انس با قرآن؛ یعنی قرآن را خواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنی تدبّر کردن و آنها را فهمیدن.

همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسان هایی را تربیت کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند و همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار و مجهز کرد که با دنیای مدرن و ظالم جاهلیت قرن بیستم مقابله کند.

اگر در آیات قرآن تأمل کنیم، اراده ما قوی تر از این خواهد شد. استقامت ما نیز بیشتر خواهد شد.

9. جوانانِ الگو در قرآن

قرآن در راستای رسالت هدایتی وتربیتی خود، برای اندیشه و اخلاق فردی و اجتماعی جوانان، با بیان داستان هایی واقعی به ترسیم الگوهای مناسبی پرداخته است. اکنون به برخی الگوها اشاره می کنیم:

الف) حوزه فکر و اندیشه

یک ـ الگوی مبارزه با عقاید و افکار باطل

حضرت ابراهیم علیه السلام در جوانی به مبارزه با بت پرستی پرداخت. ابراهیم در مرحله نخست، از چیستی بت ها و مجسمه ها پرسید. سپس بت پرستان را به تقلید از پیشینیان خود و گمراهی متهم کرد و از آنان دوری جست.

دو ـ الگوی هدف داری

اصحاب کهف، جوانانی خدا باور بودند که حاضر نشدند از عقیده خود دست بردارند. جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند. شعارشان این بود: «پروردگار ما، پروردگار آسمان ها و زمین است و به جز او خدایی دیگر را نمی خوانیم.» اینان چنان در راه عقیده خود استوار بودند که حاضر نشدند با طاغوت زمان هم نوا شوند. پس شهر و دیار، خانه و خانواده و حتی ملک و حکومت را رها کردند و به غاری پناه بردند.

ب) حوزه اخلاق

یک ـ الگوی از جان گذشتگی

مصداق منحصر به فرد الگوی از جان گذشتگی، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است که حاضر شد در زمان خطر، به جای پیامبر در بستر وی بخوابد. خدواند در آیه 207 سوره بقره می فرماید: «بعضی از مردم کسانی هستند که جان خود را برای خشنودی خدا می فروشند».

در همین زمینه از شرکت آن حضرت در جنگ های طاقت فرسای صدر اسلام می توان یاد کرد.

دو ـ الگوی دانش اندوزی

حضرت موسی علیه السلام با آن مقام و عظمتش، از بنده ای از بندگان خدا خواست تا او را آموزش دهد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

موسی به او (خضر) گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد است به من بیاموزی. (کهف: 66)

معلم موسی در آغاز به دلیل ضرورت گنجایش علمی، از دادن پاسخ مثبت به او خودداری کرد، ولی با شرط پیشی نگرفتن موسی از استادش، پذیرفت که به وی آموزش بدهد.

سه ـ الگوی مبارزه با خواهش های نفسانی

حضرت یوسف، در اوج جوانی قرار دارد که کوره آتشین شهوت فوران می کند. زلیخا نیز زنی است که سیمایی زیبا دارد و همه زمینه ها برای کام جویی آنان فراهم است. با این حال، یوسف به دلیل ایمان قوی به خدا و ترس از آتش جهنم به خواهش زلیخا که بر اساس غریزه جنسی بود، پاسخ نداد.

چهار ـ الگوی طهارت و پاکی

خداوند، حضرت مریم را نشانه اعجاز و قدرت خود معرفی کرد و به دلیل پاکی و طهارتش و نیز ایمان وی به خدا، بر زنان دورانش برتری داد.

پنج ـ الگوی شرم و حی

در قرآن کریم، صفورا، دختر شعیب مظهر حیا معرفی شده است که در جریان برخورد موسی با وی (پیش از ازدواج) به آن اشاره شده است. قرآن کریم می فرماید:

یکی از آن دو دختر به سراغ او آمد و در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت، گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان ما را به تو بپردازد. (قصص: 25)

شش ـ الگوی تسلیم و رضا

اسماعیل، پسر ابراهیم، الگویی است برای جوانانی که در مقام عبودیت خدا گام برمی دارند. ابراهیم مأمور شد تا فرزند خود را در راه خدا قربانی کند. اسماعیل آماده ذبح شدن بود و ابراهیم آماده ذبح کردن. ناگهان خداوند ندا داد: «تو خوب از آزمایش بیرون آمدی. ما از ذبح اسماعیل گذشتیم و او را جای گزین کردیم».

هفت ـ الگوی گذشت

برادران حضرت یوسف به او بدی کردند و نسبت به وی حسادت ورزیدند. همچنین با طرح نقشه ای، او را برای مدتی طولانی از یعقوب جدا کردند. با این حال، حضرت یوسف مراحل سخت را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد و نه تنها انتقام نگرفت، بلکه با احترام به آنان گفت: «خدا شما را می بخشد».

10. دانشمندان و قرآن

یک ـ دیدگاه دانشمندان غربی درباره قرآن

الف) پروفسور واشنگتن ایرونیک (خاورشناس امریکایی)

قرآن، کتابی است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر، مردم را زیر سایه همایون فر خود، سعادتمند نگه داشته است. قرآن، حاوی بالاترین مبادی و با ارج و سودمندترین آنها است.

ب) روبرستن سمیث (خاورشناس اسکاتلندی)

از بهترین لذت ها، تنها این است که پیامبر با قرآنش آمد، در حالی که این کتاب، نشانه ای از بلاغت و دستوری بر شرایع، نماز و دین در آنِ واحد است.

ج) لیبون (دانشمند فرانسوی)

در عظمت و جلال قرآن، همین بس که گذشت چهارده قرن از نزول آن، نتوانسته کوچک ترین خللی در آن ایجاد کند. اسلوب بیان و کلمات قرآن چنان تازه و شیرین است که گویی دیروز پیدا شده است.

د) آلبرت انیشتین (بزرگ ترین متفکر و فیزیک دان)

قرآن، کتاب جبر، هندسه یا حساب نیست، بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگ ترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت می کند.

ه) گولیت (دانشمند اروپایی)

قرآن با زیبایی های جاذبش، خوانندگانی را مجذوب خود می سازد و با فصاحت و بلاغتی که دارد، رغبت زایدالوصفی در خواننده خود، ایجاد می کند.

و) رنبورت (دانشمند اروپایی)

واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی، فلکی، فلسفه و ریاضیات که از اروپا اوج گرفت، عموماً از قرآن اقتباس شده است. پس اروپا، شهری برای اسلام است.

ز) علی احمدکنود علمبو (نویسنده معروف هلندی)

تمام کتاب های آسمانی دست خوش تحریف شده اند جز قرآن کریم که از گزند تحریف مصون مانده و در هر عصر و زمانی می تواند کاروان بشریت را به سوی سعادت، رهبری فرماید.

ح) سنت هیلر(فرانسوی)

قرآن، سرود مذهبی، ستایش ایزدی، قانون مدنی، دعا، مناجات، وعظ، ارشاد، راه و رسم جنگ آوری، قصص و تواریخ است.

ط) دکتر ماردریل(فرانسوی)

اسلوب قرآن، اسلوبی ملکوتی و آسمانی است و مولود فکر بشر و مخلوق زمینی نیست. آنچه قرآن دارد، هیچ کتاب دیگری نخواهد داشت.

ی) تولستوی (فیلسوف بزرگ روسی)

قرآن، مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن، آشکار و سهل است که عموم افراد بشر از هر طبقه ای می توانند از آن بهره مند گردند.

دو ـ دانشمندان حافظ قرآن

الف) سیدبن طاووس

وی یکی از دانشمندان شیعی، از شاگردان خواجه نصیر طوسی و علامه حلی است که در یازده سالگی، تمامی قرآن را به خاطر سپرد.

ب) رودکی

شاعر سده چهارم که از نعمت بینایی بی بهره بود، در هشت سالگی، تمام قرآن را حفظ کرد.

ج) ابن سینا

ابن سینا، دانشمند نامی قرن پنجم هجری که در پزشکی، فلسفه و... سرآمد عصر خود بود، پیش از ده سالگی، قرآن مجید را حفظ کرد.

د) ناصرخسرو

ابومعین ناصرخسرو قبادیانی، شاعر، عارف، حکیم و نویسنده زبردست بود. وی در نه سالگی، قرآن و بسیاری از احادیث را حفظ کرد.

ط) آیت الله العظمی خویی

آیت الله العظمی خویی، در دوران پیری به حفظ قرآن مشغول شد.

ه) شهاب الدین سهروردی

این دانشمند شافعی که به ادبیات، بسیار عشق می ورزید، در ده سالگی، قرآن را حفظ کرد.

و) فخرالدین

ابراهیم بن شهریار ملقب به فخرالدین، در شمار شاعران و عارفان پیرو شیخ شهاب الدین سهروردی جای دارد. او در کودکی به جمع حافظان قرآن پیوست.

ز) انتاکی

داوودبن عمر انتاکی ملقب به بصیر از دانشمندان شیعی اوایل قرن یازدهم است. وی در کودکی حافظ قرآن شد و توانست در پزشکی و فلسفه شهرتی چشم گیر به دست آورد.

ح) فرزدق

این شاعر شیعی عصر بنی امیه، از اصحاب امام سجاد علیه السلام بود. پدرش او را در کودکی نزد حضرت علی علیه السلام آورد و گفت: فرزندم، شاعر است. امام علی علیه السلام فرمود: او را قرآن بیاموز که بهتر از شعر است. این سخن چنان در فرزدق اثر کرد که همه قرآن را به خاطر سپرد.

11. خواندنی هایی جذّاب از قرآن

زنان و دختران در قرآن:

ـ دختری که در محراب از سوی خدا برای او غذا آورده شد، حضرت مریم علیهاالسلام بود. (آل عمران:37)

ـ به مادر حضرت موسی، وحی شد. (قصص: 7)

ـ «آسیه»، زن فرعون و «مریم»، مادر عیسی علیه السلام ، دو زن نمونه قرآنی هستند. (تحریم: 11و12)

ـ سوره ای که درباره یک زن نمونه است، کوثر است.

ـ سوره ای که سفارش شده زن ها آن را بیشتر بخوانند، سوره نور است.

ـ زن ابولهب، هیزم کش آتش دوزخ است. (مسد: 4)

ـ از عفت و شیوه راه رفتن دختر حضرت شعیب در قرآن به نیکی یاد شده است. (قصص: 25)

ـ زنی که بدون پدر و مادر به دنیا آمد، «حوا» زن حضرت آدم علیه السلام بود. (نساء: 1)

ـ سوره سبا نام قومی است که حاکمش زنی به نام «بلقیس» بود. (نمل: 22 ـ 23)

ـ سوره ای که به معنای زن امتحان شده است، سوره ممتحنه است.

کودکان و نوجوانانی که نامشان در قرآن است:

ـ موسی علیه السلام ، کودکی که به دستور خدا برای نجات از شر دشمنان در صندوق گذاشته و به آب انداخته شد. (قصص: 7)

ـ عیسی علیه السلام ، کودکی که در گهواره سخن می گفت. (آل عمران: 46)

ـ فرزند لقمان، پسری که در قرآن، پدرش او را نصیحت کرد. (لقمان: 16 ـ 19)

ـ یوسف، کودکی که برادرانش او را به چاه انداختند. (یوسف: 15)

ـ فرزند نوح، پسری که از فرمان پدرش سرپیچی کرد و غرق شد. (هود: 43)

ـ ابراهیم علیه السلام ، پسری که برای عمویش از خدا طلب آمرزش و بخشش کرد. (انعام: 74)

ـ قابیل، پسری که برادرش را مظلومانه کشت. (مائده: 30)

ـ عیسی علیه السلام ، کودکی که بدون پدر به دنیا آمد. (آل عمران: 45 ـ 47)

اولین ها،آخرین ها و ترین های قرآنی

ـ بزرگ ترین سوره قرآن، بقره است.

ـ کوچک ترین سوره قرآن، کوثر است.

ـ بزرگ ترین آیه قرآن، آیه282 سوره بقره است.

ـ کوچک ترین آیه قرآن ـ به جز اوایل سوره ها ـ آیه «مدهامَّتان» است که در آیه 64 سوره الرحمان قرار دارد.

ـ اولین سوره نازل شده، سوره علق است.

ـ آخرین سوره نازل شده، سوره نصر است.

ـ بزرگ ترین کلمه قرآن «فَاَسقینا کُمُوه»است که در آیه 22 سوره حجر قرار دارد و 11 حرف دارد.

پیامبران در قرآن

ـ پیامبری که هم اکنون زنده است، حضرت عیسی علیه السلام است.

ـ پیامبری که زره می بافت، حضرت داوود علیه السلام بود.

ـ پیامبری که به سفر آسمانی رفت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود.

ـ پیامبری که سحر جادوگران را باطل کرد، حضرت موسی علیه السلام بود.

ـ پیامبری که افراد کور را شفا می داد و مردگان را زنده می کرد، حضرت عیسی علیه السلام بود.

ـ پیامبری که دوازده پسر داشت، حضرت یعقوب علیه السلام بود.

ـ پیامبر کشتی ساز، حضرت نوح علیه السلام بود.

ـ پیامبری که بدون پدر به دنیا آمد، حضرت عیسی علیه السلام بود.

ـ پیامبرانی که پدر و پسر بودند، عبارتند از: ابراهیم و اسماعیل، ابراهیم و اسحاق، یعقوب و یوسف، داوود و سلیمان، زکریا و یحیی.

سوره ها

ـ توحید، نام سوره ای از قرآن است که از اصول دین به شمار می رود.

ـ حج، نام سوره ای است که یکی از فروع دین به شمار می رود.

ـ سوره حدید، نام یکی از فلزات است.

ـ سوره تین، نام میوه ای است که خداوند به آن سوگند خورده است.

ـ سوره دهر به معنای روزگار است.

ـ سوره لقمان، نام مردی دانشمند است.

ـ سوره جمعه، نام یکی از روزهای هفته است.

ـ سوره یاسین به قلب قرآن معروف است.

ـ سوره الرحمن، عروس قرآن است.

ـ سوره نمل دو بسم الله دارد.

12. کیفیت نزول قرآن (پرسش و پاسخ)

با توجه به آغاز نزول قرآن در 27 رجب، مبعث پیامبراعظم صلی الله علیه و آله ، آیه هایی که نزول قرآن در ماه رمضان را بیان می کنند چگونه تفسیر می شوند؟

درباره کیفیت نزول قرآن، آیه ها را دو گونه می توان دسته بندی کرد:

1. آیه هایی که بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارد، مانند:

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ. (بقره: 184)

ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.

2. آیه هایی که بر نزول تدریجی قرآن در طول23 سال دلالت دارد، مانند:

وَ قُرْآنًا فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً. (اسرا:106)

و قرآنی [با عظمت] را بخش بخش] بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامی بر مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل کردیم.

با توجه به این آیه ها، قرآن دو گونه نازل شده است:

یک نزول دفعی که در آن، حقیقت والا و بسیط قرآن به طور کلی در ماه مبارک رمضان بر قلب و جان پیامبر نازل شد؛ زیرا کسی که معلم و مربی بشر است، باید سر فصل ها و اهداف اساسی دعوت و پیام آسمانی را به طور کلی بداند.

نزول دوم که نزول تدریجی است، از 27 رجب با نازل شدن آیه های نخستین سوره علق آغاز شد و آن حقیقت بسیط و یک پارچه به تفصیل و در قالب الفاظ و کلمات بر پیامبر فرود آمد تا آن را به مردم تفهیم کند.

 

13 ـ رمضان، ماه نزول قرآن (پیام کوتاه)

ای دوست! با دهانی پاک، با دلی روشن و خاطری خداجوی به تلاوت قرآن بپرداز.

هنگامی که قرآن می خوانی، شمرده و با تأمل و اندیشه بخوان و تصور کن که در محضر خدایی و خداوند با تو سخن می گوید و تو را مخاطب آیات قرار می دهد.

اگر ماه رمضان است و قرآن می خوانی، بکوش تا کیفیت را بر کمیّت مقدم بداری. حساب صفحات و چند جزء قرآن را مکن. بیندیش که در آیه ها، خدای متعال چه گفته و چه خواسته است.

هرگز مباد که شیوه تلاوت و اسلوب قرائت، تو را از معنی و توجه به پیام های آیات باز دارد.

آن کس که قرآن بخواند؛ ولی دلش حالت خضوع پیدا نکند و قلبش رقت نیابد و در دل، اندوه نگیردش، شأن خداوند را کوچک کرده است.

قرآن، گنجینه گران بهای الهی است. مگر می شود کسی گنجینه ای را بگشاید، ولی ننگرد که در آن چیست و به چه کاری می آید؟

هرگز مباد از آنان باشیم که «حروف» قرآن را حفاظت کنیم، ولی «حدود» آن را ضایع سازیم.

باید «غبار نسیان» را با عطر تلاوت شست و زدود.

خانه هایتان را با نور قرآن روشن کنید و صدای قرآن و آهنگ روح نواز و جان بخش آن را در فضا بگسترید.

باید پیوسته در محضر قرآن بود و همچون شاگردی در مکتب استاد، از نکته ها و آموزه هایش درس ها آموخت.

 

 

14 ـ قرآن، پیام آسمانی (اشعار)

 

بانگ قرآن

خوشا بانگ قرآن و آهنگ آن که جان و روان را کند شادمان
سراسر همه حکم پروردگار از او زنده راه و ره روزگار
همه حکم او را پذیرنده ایم خدا را ز جان و ز دل بنده ایم
جهان را نماید بهشت برین کلام خداوند جان آفرین
دلش روشن از نور ایمان بوَد هر آن کس که حامی قرآن بود
چو قرآن نباشد، تن من مباد بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد
گروه فداکار ما زنده باد مسلمان بیدار ما زنده باد

عترت نبُود جدا ز قرآن

قرآن که پیام آسمانی است روشن گر راه زندگانی است
گوید سخن از همه زمان ها اندرز دهد ز داستان ها
گوید ز بهشت و از جهنم و از اول و انتهای عالم
گوید که به راه حق بکوشیم تا جام محبتش بنوشیم
گوید به عمل چگونه باشیم تا بر دگران نمونه باشیم
گوید چه کنیم و چیست راهش تا ما نشویم اهل آتش
یک راه بود، نه راه دیگر راهی که نشان دهد پیمبر
یعنی به طریق عشق و ایمان عترت نبود جدا ز قرآن
آنان که محمدی مرامند زهرا و دوازده امامند
ماییم همه مطیع آنان هم حافظ و پاسدار قرآن

اعجاز نبوت است قرآن

 

 

قرآن که بود پیام ایزد نازل شده است بر محمد صلی الله علیه و آله
اعجاز نبوت است قرآن آیات هدایت است قرآن
قرآن که نشان دهد ره راست برنامه زندگانی ماست
این است کتاب دینی ما برنامه آسمانی ما
باید که هماره باز خوانیم تا حکم خدای خود بدانیم
در حافظه بسپریم آن را هم یاد دهیم دیگران را
فرمود پیمبر: ای مسلمان هر کس که کند عمل به قرآن
قرآن همه عمر، با دل اوست گلزار بهشت منزل اوست
اما جهنم است جایش

آن کس که نکرد اعتنایش

 

منبع : مرکز اطلاع سانی حوزه

 

   
   
   
   
   
   
   
   
   
  • محمد هاشمی
ماه مبارک رمضان، ماه تولد قرآن، ماه انس با قرآن، ماه بهار قرآن، و ماه شناخت و بهره برداری فکری و عملی از قرآن فرا می رسد.
ماهی که در شب قدر آن، قلب پیامبر اکرم(ص) همه قرآن را از امین وحی، فرا گرفت و قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسیع و نورانی بزرگ ترین پیامبران منعکس شد، ماهی که همه ما با روزه گرفتن و عبادت و مناجات و دعا، با زمینه سازی و آمادگی معنوی به استقبال دریافت قرآن می رویم، و می خواهیم در پرتو آثار پربرکت روزه خالص، و عبادت ها و دعاهای همراه آن، رابطه خود را با قرآن نزدیک تر کنیم، و تصمیم بگیریم که خط رابط ما با قرآن همواره استوارتر و محکم تر گردد. عارف حقیقی کسی است که با خدا و کلام او چنین انس و الفتی داشته باشد، که امیرمومنان علی(ع) در توضیح آیه «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم؛ ای انسان چه چیز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.» فرمود: «وکن لله مطیعا و بذکره آنسا؛ مطیع خداوند باش و به یاد خدا انس بگیر.» قرآن، روح ماه رمضان است که در کالبد آن دمیده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر کرده است. قرآن، قلب ماه رمضان است، که بدون این قلب و ضربان آن، جوهره حقیقت در رگ های حیات معنوی روزه داران به جریان نمی افتد، قرآن بهار دل ها، و ماه رمضان، بهار قرآن است، چنان که امام باقر(ع) فرمود: «لکل شی ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان؛ برای هر چیز بهاری است، و بهار قرآن ماه رمضان است.»
و امیر مومنان علی(ع) در شان قرآن فرمود: «و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب؛ در قرآن بیندیشید که بهار قلب هاست.»
و نیز باید توجه داشت که مطابق فرموده امام صادق(ع:) «و قلب شهر رمضان لیله القدر؛ شب قدر، قلب ماه رمضان است.»
از این رو باید گفت که بخش اعظم برکات ماه رمضان، در رابطه با قرآن است، و در این ماه باید بذر دستورهای نورانی قرآن را در مزرعه دل ها بکاریم، تا رشد و نمو کند و سرانجام میوه قرآن را در این ماه برای غذای روح برگیریم، و قوت قلبمان را در پرتو برکات قرآنی این ماه، بیمه نماییم، و چنین بهره برداری جز از راه انس حقیقی با قرآن به دست نخواهد آمد.

انس با قرآن
 

امیرمومنان علی(ع) فرمود: «من آنس بتلاوه القرآن، لم توحشه مفارقه الاخوان؛ کسی که با تلاوت قرآن، انس و الفت گرفت، از جدایی دیگران به وحشت نمی افتد.»
در اینجا پرسیده می شود که حقیقت انس با قرآن چیست که انسان را این گونه استوار و نیرومند می سازد، و هرگونه اضطراب و تنش را از او دور می کند؟
پاسخ آن که: انس در اصل به معنای خو گرفتن و همدم شدن است، مانند انس کودک شیرخوار به سینه مادر، و گاهی انس آن چنان شدید و سرشار است، که از انس کودک شیرخوار به سینه مادرش نیز بیشتر است، چنان که امیرمومنان علی(ع) در برابر منافقان کوردلی که او را به مرگ تهدید می کردند، فرمود: «والله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه؛ سوگند به خدا علاقه فرزند ابوطالب به مرگ (شهادت) از علاقه کودک شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است.»
عارف حقیقی کسی است که با خدا و کلام او چنین انس و الفتی داشته باشد، که امیرمومنان علی(ع) در توضیح آیه «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم؛ ای انسان چه چیز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.» فرمود: «وکن لله مطیعا و بذکره آنسا؛ مطیع خداوند باش و به یاد خدا انس بگیر.»
بنابراین مفهوم انس حقیقی، همان همدم شدن آمیخته با عشق و علاقه گرم و ناگسستنی است که ارتباط و پیوند انسان را به آن چه که مورد انس اوست محکم و متصل می کند، چنین انسی با خدا و کلام خدا (قرآن) از ویژگی های اولیای خدا و هر مومن عارف و وارسته است، چنان که امیرمومنان علی(ع) در مقام دعا می گوید: «اللهم انک آنس الآنسین لاولیائک ... ان اوحشتهم الغربه آنسهم ذکرک؛ خدایا! تو برای اولیا و دوستان خاصت، مانوس ترین مونس ها هستی... اگر غربت آنها را به وحشت اندازد، یاد تو مونس تنهایی آنهاست.»

ماه رمضان تجلی گاه قرآن
 

از آن جا که ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزکیه و تهذیب است و قرآن در شب قدر که در این ماه قرار گرفته، در قلب پیامبر اکرم(ص) تجلی کرده، نتیجه می گیریم که ماه رمضان تجلی گاه قرآن، و ماه انس با قرآن است، روزه داران مومن در این ماه مهمان خدا هستند و در کنار خوان پربرکت قرآن نشسته اند، و بنابراین باید با تلاوت قرآن انس بگیرند، و با تدبر در آیات قرآن و بهره گیری فکری و عملی از مفاهیم قرآن بر رشد و تکامل ملکوتی خود بیفزایند، بر همین اساس، پیامبر(ص) در فرازی از خطبه شعبانیه که در آخرین جمعه شعبان ایراد کرد، فرمود: «هو شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله ... و من تلافیه آیه من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور؛ ماه رمضان ماهی است که شما در آن به مهمانی خداوند دعوت شده اید... کسی که از شما یک آیه قرآن را در این ماه بخواند، پاداشش معادل ختم قرآن (تلاوت قرآن از آغاز تا پایان) در ماه های دیگر است.»
و در دعاهای ماه رمضان، سخن از قرآن و انس با آن، به عنوان کتاب ارشاد و هدایت بسیار به میان آمده است، در دعاهای هر روزه ماه رمضان که از رسول خدا(ص) نقل شده، در فرازی از دعای روز دوم می خوانیم: «اللهم وفقنی فیه لقرائه آیاتک؛ خدایا مرا در این روز برای قرائت آیات قرآن، موفق کن.» و در دعای بیستم می خوانیم: «اللهم وفقنی فیه لتلاوه القرآن؛ خدایا مرا در این روز برای تلاوت قرآن توفیق ده.»
در این دو عبارت که به صورت دعاست، هم به قرائت و روخوانی قرآن توجه شده و هم به قرائت تدبر آمیز و توام با عمل، زیرا واژه تلاوت در اصل از «تلو و تالی» است که به معنای دنباله روی و پیروی تنگاتنگ و بدون هرگونه درنگ و فاصله می باشد. روشن است که چنین توفیقی جز در پرتو انس حقیقی با قرآن به دست نمی آید. انس با قرآن در حقیقت از سه پایه تشکیل شده که عبارتند از: 1- خواندن آیات قرآن 2- تدبر و شناخت قرآن 3- عمل به دستورهای قرآن. بر همین اساس امام باقر(ع) در یک تجزیه و تحلیل کوتاه فرمود:
قرآن خوانان بر سه گروه اند: 1- خواندن قرآن را سرمایه کسب مادی خود قرار دهند، و با قرائت قرآن، پادشاهان را بدوشند، و در برابر مردم بزرگ نمایی کنند. 2- در خواندن قرآن، حروف (و تجوید) آن رعایت کنند، ولی حدود و مرزها و برنامه های قرآن را تباه سازند، قرآن برای آنها همانند جام آب نگهدارنده است (که هنگام تشنگی و سودجویی از آن بهره می برند، و هنگام سیرابی آن ظرف را مانند سواره به پشت سرش می افکنند.[ )این دو دسته هرگز ازقرآن بهره مند نمی شوند و نجات نمی یابند.] 3- انسان هایی که قرآن می خوانند و داروی قرآن را بر دل دردمندشان می نهند، و برای (خواندن و تدبر در) قرآن شب زنده داری کنند، و روزشان را با روزه به پایان رسانند، و نمازشان و جایگاه های نمازشان را بر اساس آن، اقامه نمایند، و به خاطر قرآن، از بستر خواب، برای عبادتدوری کنند، خداوند عزیز و قادر به برکت وجود این گروه، بلاها را دور می سازد، از شر دشمنان جلوگیری می نماید و از آسمان باران می فرستد.»
و در پایان فرمود: سوگند به خدا در میان قرآن خوانان، چنین گروهی از کبریت احمر کمیاب ترند.»
امام سجاد(ع) هنگامی که قرآن را تا آخر تلاوت می کرد، دعایی می خواند، که در فرازی از آن دعا چنین آمده است: خدایا چون ما را برای تلاوت آیات قرآن، یاری فرمودی، و دشواری (و عدم شیوایی) زبان های ما را به زیبایی و شیوایی عبارت های قرآن آسان نمودی، پس ما را به گونه ای قرار بده تا حق قرآن را آن گونه که هست رعایت کنیم.»
رسول اکرم(ص) در تفسیر آیه 121 بقره: «یتلونه حق تلاوته، مومنان، کتاب آسمانی را آن گونه که شایسته آن است می خوانند.» فرمود: «یتبعونه حق اتباعه؛ آن گونه که سزاوار پیروی است، از قرآن پیروی می کنند.»
از سوی دیگر فرمود: «رب تال القرآن، والقرآن یلعنه؛ چه بسیارند تلاوت کنندگان قرآن، که قرآن آنها را لعنت می کند.»
این گفتار و ده ها گفتار دیگر در این خصوص، از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) حاکی از آن است که ارزش تلاوت قرآن به این است که آمیخته با توجه و تدبر، و تصمیم بر عمل به دستورهای قرآن باشد، و تحقق و انس حقیقی با قرآن به چنین برنامه ای بستگی دارد. وگرنه خوارج نهروانی، دشمنان خونخوار امیرمومنان علی(ع) همه از قاریان قرآن بودند، ولی از قرآن، فقط قافش را می دانستند، از این رو حضرت علی(ع) را که سراپا توحید بود، کافر خوانده، با او جنگیدند.
پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولیای خدا، با قرآن بسیار انس و الفت داشتند، و از فیوضات ظاهر و باطن آن بهره می بردند، تنها به قرائت ظاهر آیات قرآن اکتفا نمی کردند، بلکه در آیات آن تدبر می نمودند و آیات را با تانی و شمرده و با صدای زیبا و جذاب و با توجه به معانی آن، و تصمیم بر عمل به آن، می خواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «یا ایها الذین آمنوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آیات قرآن به این آیه می رسید و آن را می خواند، بی درنگ می گفت: «لبیک اللهم لبیک؛ اجابت می کنم فرمان و دعوت تو را ای خدا، اجابت می کنم.» این مطلب بیانگر آن است که امامان معصوم(ع) با توجه و تدبر، آیات قرآن را می خواندند، و همان دم تصمیم می گرفتند به دستورهای خدا عمل نمایند.
امام خمینی - قدس سره - در ظاهر و باطن، رابطه بسیار گرمی با قرآن داشت، و از آن، استفاده های فکری و عملی فراوانی می کرد، قرآن بزرگ ترین تکیه گاه مطمئن و نیروبخش برای پیشبرد اهداف او بود، او می فرمود: «اگر خداوند داستان های پیامبران در برابر طاغوت ها را در قرآن ذکر کرده، موسی و فرعون، ابراهیم و نمرود و... را تذکر داده، منظورش داستان سرایی نبوده، بلکه منظور تبیین برنامه پیامبران در برابر طاغوت هاست؛ یعنی ما نیز که پیرو قرآن هستیم، باید در برابر طاغوتها تا سرحد نابودی آنها تلاش کنیم.»
مکرر می فرمود: قرآن یک کتاب انسان سازی کامل است، و برای آن نازل شده که انسان بسازد. امام خمینی بخش مهمی از زندگی اش را حتی در دوران جنگ، و در دوران بیماری آخر عمر، با قرآن مانوس بود، و با تلاوت آیات قرآن، و تدبر در آن آیات، با خدا ارتباط پیدا می کرد.
یکی از اعضای دفتر ایشان در این باره می نویسد:
«هر روز حضرت امام خمینی(ره) دارای نظم و انضباط مخصوصی بودند، از جمله مقداری از وقتشان را با قرائت آیات قرآن سپری می کردند، و کارها آن چنان بر طبق نظم و برنامه ریزی بود که به طور عادی هیچ گاه توجه به کاری موجب تضییع کار دیگرشان نمی شد.»
امام در نیمه های شب که برای نماز شب برمی خاست، مدتی قرآن می خواند، حتی در اواخر عمر که بستری بودند، با دوربین مخفی از او فیلم گرفتند، و در تلویزیون، بسیاری مشاهده نمودند، که از بستر برخاست و نشست و قرآن را به دست گرفت و مشغول تلاوت آیات قرآن گردید.
شخصی قرآن هایی با قطع کوچک تهیه کرده و می خواست به جبهه بفرستد، به دفتر امام آورده بود تا آنها را تبرک کند، آن قرآن ها را نزد امام آوردند، و به عرض رسید: «اینها قرآن هایی است که شامل چند سوره است، خواسته اند که برای جبهه تبرک شود.» با این که همیشه حرکات امام به طور کامل، آرام و معتدل بود، ناگهان به طور بی سابقه ای، با شتاب و شدت مضطربانه ای، دستشان را عقب کشیدند، و با لحنی تند و عتاب آمیز فرمودند: «من قرآن را تبرک کنم؟! این چه کارهایی است که می کنید؟»
یک بار بدون توجه یک جلد قرآن را همراه چیزهای دیگر نزد امام آوردند و به زمین نهادند، امام با عتاب فرمودند: «قرآن را روی زمین نگذارید.» و بی درنگ دستشان را جلو آورده و آن را گرفتند و روی میزی که در کنارشان بود گذاشتند، امام در این هنگام روی کاناپه نشسته بودند، معلوم شد که امام نمی خواهند قرآن پایین تر از جایی که نشسته اند قرار گیرد.
یک بار نیز همه دیدند که حضرت امام(س) در یک مراسم ملاقات در حسینیه جماران، به طور استثنایی به جای آن که در جایگاه روی صندلی بنشینند، روی زمین نشستند، زیرا در آن روز برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، و قرار بود در آن جلسه، چند آیه قرآن تلاوت شود.
حضرت امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود.
در روایت آمده است: علی بن مغیره یکی از شاگردان وارسته امام کاظم(ع) به آن حضرت عرض کرد: «من مانند پدرم، در ماه رمضان، چهل بار قرآن را از آغاز تا پایان تلاوت می کنم - و گاهی بر اثر اشتغالات و نشاط و خستگی، کم و زیاد می شود - و در روز فطر، ثواب یک ختم قرآن را نثار روح پیامبر(ص) هدیه می نمایم، ختم دیگر را به امیرمومنان علی(ع)، و ختم دیگر را به حضرت زهرا(س) و ختم دیگر را به امام حسن(ع) و امامان دیگر تا شما، اهدا می نمایم، پاداش من در این کار چیست؟» امام کاظم (ع) فرمود: «لک بذلک ان تکون معهم یوم القیامه؛ پاداش تو این است که در روز قیامت همنشین و همدم پیامبر(ص) و فاطمه و امامان(ع) خواهی بود.»
گفتم: «الله اکبر، براستی به چنین مقامی نایل می شوم؟» سه بار فرمود: آری.
پایان این گفتار را با ذکر سخن پیامبر اکرم(ص) در شان پاداش تلاوت قرآن، می آراییم که فرمود: مومنی که هر شب ده آیه از آیات قرآن را تلاوت کند، نامش جزء «غافلان» نوشته نشود، و اگر هر شب پنجاه آیه بخواند نامش جزء «ذاکران» نوشته شود، و اگر صد آیه بخواند، نامش جزء «قانتان» (بندگان خالص و فروتن) نوشته گردد، و هرگاه هر شب صد آیه بخواند، نامش جزء «فائزان» (رستگاران) ثبت می گردد، و هرگاه پانصد آیه بخواند، نامش جزء «مجتهدان» (تلاشگران راه حق) نوشته شود، و اگر هزار آیه بخواند، برای او در بهشت قنطاری از طلا که معادل پانزده هزار مثقال طلا است مقرر گردد، که هر مثقال آن 24 قیراط است که کوچک ترین قیراط آن، همانند بزرگی کوه احد می باشد، بزرگ ترین آن به بزرگی بین زمین و آسمان است.
منبع: بانک اطلاعات نشریات کشور
  • محمد هاشمی