پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

مشخصات بلاگ
پژوهش نگار

یامبر اعظم(ص) درباره علم یادآوری فرموند:«علم آموزید که آموختنش کاری نیک است، گفتگو درباره آن تسبیح خداست، بحث و بررسی آن جهاد به شمار می آید، آموزشش به آن کس که نمی داند، صدقه محسوب می شود. بذل و بخشش آن به اهلش سبب تقرب به خدا می گردد؛ زیرا معیار شناسایی حلال و حرام است، و دانشجو را به راه های بهشت می کشاند و از هراس تنهایی می رهاند و در غربت دمساز او می گردد. [علم] راهنمای امور پنهانی است، اسلحه ای است برای مقابله با دشمنان، زیوری است برای دوستان. خداوند به خاطر علم، مردمی را سرفراز گرداند تا جایی که آنان را در امور خیر پیشوای دیگران سازد و از ایشان پیروی شود. و کارهایشان مورد توجه قرار گیرد و آثارشان قابل فراگیری گردد و فرشتگان شیفته دوستی آنانند، زیرا علم، احیاگر دل ها و روشنگر دیدگان از نابینایی است و سبب قدرت بدنی از سستی و تنبلی می شود و خداوند دارنده علم را به مقام محبان می رساند و همنشینی با نیکان را در دنیا و آخرت نصیبش گرداند. در سایه علم، خدا را فرمان برند و پرستش نمایند و در سایه علم، خداشناسی صورت پذیرد و به یگانگی شناخته شود و به وسیله علم صله رحم انجام گیرد...»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دوباره طلوع خواهی کرد

سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ۰۴:۳۵ ب.ظ

🔷 تقدیم به سید مقاومت، علامه شهید سیدحسن نصرالله

چرا سیدحسن نصرالله برای ایران و جهان مهم بود؟

آه سید حسن دلم گرم است

که دوباره طلوع خواهی کرد

با همان خنده‌های شیرینت

سخنت را شروع خواهی کرد

 

مثل خورشید می‌درخشی تو

نور تو فتح کرده جان‌ها را

کوچک است این زمین برای تو چون

رفته‌ای راه آسمان‌ها را

 

ای درخشنده گوهر لبنان

جذب خود کرده‌ای دل و دین را

داده‌ای وعده با تبسم خود

صبح آزادی فلسطین را

 

نه فقط افتخار حزب اللّٰه

نه فقط فخر هر عرب هستی

ذوالفقاری به فرق اسرائیل

سیدی، حیدری نسب هستی

 

دشمنت هر چه رو کند، آخر

محو از صفحهٔ زمین کنی‌اش

نور خورشید تو نشد خاموش

زیر هشتاد بمب یک تنی‌اش

 

می‌رسد لحظه‌ای که می‌بندیم

دست و پای نتانیاهو را

هم هلاکش کنیم و هم بزنیم

مهر پایان این هیاهو را

 

ای خطازاده گرگ خون‌آشام

وعدۀ صادق دو را دیدی

چه رجزها برای ما خواندی

به خودت پس چرا تو لرزیدی

 

وعدهٔ صادق سه هم برسد

تا بسوزد تمام پیکرتان

مثل یک صاعقه فرود آید

وعدۀ صادق سه بر سرتان

 

جمعهٔ نصر را تماشا کن

از چه ترسانده‌اند مردم را

که محقق کنند اگر بدهند

وعدۀ صادق هزارم را

 

بشنوید ای حرامیان یهود

آتش انتقام شعله‌ور است

خانه‌هاتان خراب باد که از

خانهٔ عنکبوت سست‌تر است

 

هان تماشا کنید ترسیده

امپراطورتان که طاغوت است

سرزمین شما فلسطین نیست

سرزمین شما که تابوت است

 

کوه آتشفشانِ خاموشیم

باز تکلیف ما اگر صبر است

هر که باید به کشورش برود

کشور صهیونیست‌ها قبر است

 

بی‌گمان زنده است نصراللّٰه

گرچه از دست داده‌ایم او را

مشکل از دست‌های کوتَه ماست

وَرنه انگار حاضر است اینجا

 

برتر است از شنیده‌ها که فقط

آنچه درباره‌اش شنیدی نیست

غم او مثل سیدالشهداست

غمش از جنس ناامیدی نیست

 

تا ابد سید مقاومت است

تا همیشه مجاهدیست کبیر

بر سر دشمنش بکوب و بگو

او نمی‌میرد ای عدو تو بمیر

 

عاقبت صهیونیست نیست شود

پاک از صحنهٔ وجود شود

سجدهٔ شکر آورید به جا

عالم افتاده در سجود شود

 

وعدۀ صادقی دگر این است

صاحب ما ظهور خواهد کرد

می‌رود پس به جنگ تاریکی

همه را غرق نور خواهد کرد

 

می‌چشد طعم صلح را دنیا

پس از این روزهای سخت آری

بعد دوران غم دوباره زمین

می‌شود شاد و نیکبخت آری

 

تا که آن روزهای شیرین را

همگی عاشقانه دریابیم

صلواتی بلند بفرستیم

با وَ عَجّل فَرَج ظفر یابیم

 

🔹شاعر محمد مهدی هاشمی

  • محمد هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی