پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

پژوهش نگار

علم نور است که خداوند آنرا در قلب هرکه بخواهد هدایت می نماید

مشخصات بلاگ
پژوهش نگار

یامبر اعظم(ص) درباره علم یادآوری فرموند:«علم آموزید که آموختنش کاری نیک است، گفتگو درباره آن تسبیح خداست، بحث و بررسی آن جهاد به شمار می آید، آموزشش به آن کس که نمی داند، صدقه محسوب می شود. بذل و بخشش آن به اهلش سبب تقرب به خدا می گردد؛ زیرا معیار شناسایی حلال و حرام است، و دانشجو را به راه های بهشت می کشاند و از هراس تنهایی می رهاند و در غربت دمساز او می گردد. [علم] راهنمای امور پنهانی است، اسلحه ای است برای مقابله با دشمنان، زیوری است برای دوستان. خداوند به خاطر علم، مردمی را سرفراز گرداند تا جایی که آنان را در امور خیر پیشوای دیگران سازد و از ایشان پیروی شود. و کارهایشان مورد توجه قرار گیرد و آثارشان قابل فراگیری گردد و فرشتگان شیفته دوستی آنانند، زیرا علم، احیاگر دل ها و روشنگر دیدگان از نابینایی است و سبب قدرت بدنی از سستی و تنبلی می شود و خداوند دارنده علم را به مقام محبان می رساند و همنشینی با نیکان را در دنیا و آخرت نصیبش گرداند. در سایه علم، خدا را فرمان برند و پرستش نمایند و در سایه علم، خداشناسی صورت پذیرد و به یگانگی شناخته شود و به وسیله علم صله رحم انجام گیرد...»

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

  • محمد هاشمی

 

  • محمد هاشمی

چگونگی شهادت حضرت فاطمه و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (ع) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است،آیا چنان که شیعیان می‏گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟

شهادت حضرت فاطمه

نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا از دیدگاه اهل سنت

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده ‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏ گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‏ اند؛

شهادت حضرت فاطمه الزهرا

رویداد های تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب می‏ شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.

در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه اش، حضرت زهرا (س) به گونه ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.

شهادت حضرت فاطمه الزهرا

حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود:«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها...؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه ‏اش را سقط کرد...»

حضرت امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) می‏ فرمایند:«و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه ‏اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»

حضرت فاطمه (س)، به ام ‏سلمه فرمود:برایم آبی آماده کن تا بدان غسل کنم، ام‏ سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکی پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.

شهادت حضرت فاطمه الزهرا

همچنین در روایت دیگری آمده که:حضرت به اسماء فرمودند:آبی برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند:جامه ‏های جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند:بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، می ‏خواهم با پروردگارم مناجات کنم.

اسماء می‏ گوید:از اتفاق بیرون شدم و صدای مناجات آن حضرت را می ‏شنیدم، آهسته به طوری که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوی آسمان دراز کرده و می‏ گوید:پروردگارا به حق محمد مصطفی و اشتیاقی که به دیدار من داشت، و به شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من و به حسن مجتبی و گریه ‏اش بر من و به حسین شهید و پژمردگی و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه می‏ باشند و غم و اندوهی که بر من دارند، از می‏ خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائی و آنان را بیامرزی و به بهشت وارد کنی که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربان‏ترین مهربانانی.

حضرت (س) ادامه داد و گفت:قدری مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابی ندادم بدان که من به سوی پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.

شهادت حضرت فاطمه الزهرا

اسماء لحظه ه‏ای حضرت (س) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر گرامی ‏ترین کسی که زنان حمل او را عهده ‏دار شدند، ای دختر بهترین کسی که بر ریگ‏های زمین پای گذارده، ای دختر کسی که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابی نیامد چون جامه را از روی صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روی حضرت انداخت و در حالی که ایشان را می ‏بوسید، گفت:فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند:اسماء مادر ما کجا است؟ وی ساکت شد و جوابی نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیه‏السلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود:ای برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.

امام حسن مجتبی (ع) خود را روی مادر انداخته و گاهی می‏ بوسید و می ‏گفت:ای مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهای حضرت را می ‏بوسید و می گفت:ای مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.

اسماء به آنها گفت:ای فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان علی علیه‏السلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا می ‏زدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و علی علیه‏السلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت:ای دختر حضرت محمد به چه کسی تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلداری داده می شدم، بعد از تو چه کسی موجب دلداری و تسلیت من خواهد شد.

 چگونگی شهادت حضرت فاطمه به نقل از خلیفه دوم

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد:

«...وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. «فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ...»؛ «در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.» سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»

حضرت فاطمه(س) نخستین شهید راه ولایت است

فاطمه(س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است

* اشاره داشتید که برگزاری مراسم ایام فاطمیه و روزهایی که مردم در شهادت دردانه پیامبر اعظم(ص) به سوگ می نشینند، شاید سری از اسرار باشد تا یاد و نام بی بی دو عالم علیها السلام همواره زنده نگه داشته شود. چرا علما همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی می دانند؟

- حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا(ص) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک شان دست ایشان را بوسیده و آن حضرت(س) را می بوئیدند و می فرمود:«من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم»، همین طور پیغمبر(ص) در برابر او به قامت بر می خواست و به استقبال او جلو می رفت و صبر نمی کرد که حضرت زهرا(س) به او برسد، خود به سوی او می رفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر(ص) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (س) است.

حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت(س) برتر است یا مقام امیر المومنین(ع) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر المومنان علیه السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر المومنین(ع) ولی خدا، پس از پیغمبر(ص) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا(ع) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا(س) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیت های عظیم الشأن بی نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (س)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت مداری .

از دیدگاه حضرت زهرا (س) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش می آید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی تفاوتی نظاره گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابه ای را در دفاع از ولایت بیان می کند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگوار مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت(س) عمل کنیم.

  • محمد هاشمی

قیامتی است گمانم قیامت مهدی (عج) است

جهان محیط وسیع کرامت مهدی (عج) است

زمان زمان شروع زعامت مهدی (عج) است

غدیر دوم شیعه، امامت مهدی (عج) است

آغاز امامت حجه بن الحسن امام زمان (عج) تهنیت باد

  • محمد هاشمی
روز هشتم ربیع الاول سال 260 هجری قمری، از جمله ایامی بود که خبر شهادت امام حسن عسکری (ع) در دوران جوانی، همه مردم آن زمان را شوکه کرد و باعث شد تمام آن افرادی که در مدت امامت حضرت (ع) محبت خود را به این خاندان پنهان کرده بودند، گریان به سوی منزل یازدهمین خورشید امامت بروند.
 
به همین مناسبت در این گزارش چهل حدیث نورانی از امام حسن عسکری(ع) را می خوانید:

۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَیء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَهَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّهِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.

«الکافی، ج. ۱، ص. ۵۱۹، ح. ۱۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: همانا خداوند متعال، حجّت و خلیفه خود را برای بندگانش الگو و دلیلی روشن قرار داد، همچنین خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت‌ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را می‌شناسد و از نهایت عمر انسان‌ها و موجودات و نیز جریات و حادثه‌ها آگاهی کامل دارد و چنانچه این امتیاز وجود نمی‌داشت، بین حجّت خدا و بین دیگران فرقی نبود.

*****************
۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: عَلامَهُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاهُ الإحْدی وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَهُ الاْرْبَعینَ.

«حدیقه الشّیعه، ج. ۲، ص. ۱۹۴»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: انگشتر به دست راست داشتن، خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (واجب و مستحبّ)، خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صدای بلند، پیشانی را در حال سجده روی خاک نهادن، زیارت اربعین امام حسین – علیه السلام – انجام دادن.

*****************
۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ.

«مستدرک الوسائل، ج. ۱۱، ص. ۱۸۳، ح. ۱۲۶۹۰»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می‌باشد.

*****************
۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: خَصْلَتانِ لَیْسَ فَوْقَهُما شَیءٌ: الاْیمانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نمی‌باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان.

*****************
۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراهِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَی الاْیِمانِ.

«مستدرک الوسائل، ج. ۱۲، ص. ۲۶۱، ح. ۱۴۰۶۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید، امّا با دوستان مؤمن به عنوان یک وظیفه که باید همیشه نسبت به یکدیگر با چهره‌ای شاداب برخورد نمایند، امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احکام آن.

*****************
۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَیْرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَّنُ شَرَّهُ.

«مستدرک الوسائل، ج. ۸، ص. ۳۵۱، ح. ۵»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: تداوم دوستی و معاشرت با کسی که احتمال دارد سودی برایت داشته باشد، بهتر است از کسی که محتمل است شرّ  جانی، مالی، دینی و …  برایت داشته باشد.

*****************
۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إیّاکَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَهِ.

«بحارالأنوار، ج. ۵۰، ص. ۲۹۶»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آن‌ها انسان را هلاک خواهد نمود.

*****************
۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إنَّ مُداراهَ أَعْداءِاللهِ مِنْ أفْضَلِ صَدَقَهِ الْمَرْءِ عَلی نَفْسِهِ و إخْوانِهِ.

«مستدرک الوسائل، ج. ۱۲، ص. ۲۶۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا ـ. و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در حال تقیّه بهتر است از هر نوع صدقه‌ای که انسان برای خود بپردازد.

*****************
۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: حُسْنُ الصُّورَهِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.

«بحارالأنوار، ج. ۱، ص. ۹۵، ح. ۲۷»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: نیکوئی شکل و قیافه، یک نوع زیبائی و جمال در ظاهر انسان پدیدار است و نیکو بودن عقل و درایت، یک نوع زیبائی و جمال درونی انسان می‌باشد.

*****************
۱۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَهً فَقَدْ شانَهُ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.

*****************
۱۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ لَمْ یَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ یَتَّقِ اللهَ.

«بحارالأنوار، ج. ۶۸، ص. ۳۳۶»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: کسی که در مقابل مردم بی باک باشد و رعایت مسائل اخلاقی و حقوق مردم را نکند، تقوای الهی را نیز رعایت نمی‌کند.

*****************
۱۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَهٌ تُذِلُّهُ.

«تحف العقول، ص. ۴۹۸»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: قبیح‌ترین و زشت‌ترین حالت و خصلت برای مؤمن آن حالتی است که دارای آرزوئی باشد که سبب ذلّت و خواری او گردد.

*****************
۱۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: خَیْرُ إخْوانِکَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَکَ إلَیْهِ.

«بحارالانوار، ج. ۷۱، ص. ۱۸۸، ح. ۱۵»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: بهترین دوست و برادر، آن فردی است که خطا‌های تو را به عهده گیرد و خود را مقصّر بداند.

*****************
۱۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا أخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إلاّ عَزَّ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: حقّ و حقیقت را هیچ صاحب مقام و عزیزی ترک و رها نکرد مگر آن که ذلیل و خوار گردید، همچنین هیچ شخصی حقّ را به اجراء در نیاورد مگر آن که عزیز و سربلند شده است.

*****************
۱۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مِنَ الْفَواقِرِ الّتی تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رأی حَسَنَهً أطْفَأها وَ إنْ رَأی سَیِّئَهً أفْشاها.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۲، ح. ۱۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: یکی از مصائب و ناراحتی‌های کمرشکن، همسایه‌ای است که اگر به او احسان و خدمتی شود آن را پنهان و مخفی دارد و اگر ناراحتی و اذیّتی متوجّه اش گردد آن را علنی و آشکار سازد.

*****************
۱۶- قالَ – علیه السلام – لِشیعَتِهِ: أوُصیکُمْ بِتَقْوَی اللهِ وَالْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالاْجْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ، وَأداءِ الاْمانَهِ إلی مَنِ ائْتَمَنَکِمْ مِنْ بِرٍّ أوْ فاجِر، وِطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.

«أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – به شیعیان و دوستان خود فرمود: تقوای الهی را پیشه کنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرّب به خداوند کوشا باشید و در صحبت‌ها صداقت نشان دهید، هرکس امانتی را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده‌های خود را در مقابل خداوند طولانی کنید و به همسایگان خوش رفتاری و نیکی نمائید.

*****************
۱۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ تَواضَعَ فِی الدُّنْیا لاِخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللهِ مِنْ الصِدّیقینَ، وَمِنْ شیعَهِ علی بْنِ أبی طالِب – علیه السلام – حَقّاً.

«بحارالأنوار، ج. ۴۱، ص. ۵۵، ح. ۵»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: هرکس در دنیا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنی نماید، در پیشگاه خداوند در زُمره صِدّیقین و از شیعیان امام علی – علیه السلام – خواهد بود.

*****************
۱۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إنَّهُ یُکْتَبُ لِحُمَّی الرُّبْعِ عَلی وَرَقَه، وَ یُعَلِّقُها عَلَی الْمَحْمُومِ: «یا نارُکُونی بَرْداً»، فَإنَّهُ یَبْرَءُ بِإذْنِ اللهِ.

«طب الائمّه سیّد شبّر، ص. ۳۳۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: کسی که ناراحتی تب و لرز دارد، این آیه شریفه قرآن در «سوره أنبیاء، آیه ۶۹» را روی کاغذی بنویسید و بر گردن او آویزان نمائید تا با إذن خداوند متعال بهبود یابد.

*****************
۱۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: أکْثِرُوا ذِکْرَ اللهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَهَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاهَ عَلی النَّبی (صلی الله علیه وآله وسلم)، فَإنَّ الصَّلاهَ عَلی رَسُولِ اللهِ عَشْرُ حَسَنات.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: ذکر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن؛ و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول و اهل بیتش (علیهم السلام) ـ. را زیاد و به طور مکرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب می‌باشد.

*****************
۲۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إنَّکُمْ فی آجالِ مَنْقُوصَه وَأیّام مَعْدُودَه، وَالْمَوْتُ یَأتی بَغْتَهً، مَنْ یَزْرَعُ شَرّاً یَحْصَدُ نِدامَهً.

«أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: همانا شما انسان‌ها در یک مدّت و مهلت کوتاهی به سر می‌برید که مدّت زمان آن حساب شده و معیّن می‌باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلی وارد می‌شود و شخص را می‌رباید، پس متوجّه باشید که هرکس هر مقدار در عبادت و بندگی و انجام کار‌های نیک تلاش کند ـ. فردای قیامت ـ. غبطه می‌خورد که چرا بیشتر انجام نداده است و کسی که کار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافکنده خواهد بود.

*****************
۲۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: إنّ الْوُصُولَ إلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.

«أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: همانا رسیدن به خداوند متعال و مقامات عالیه یک نوع سفری است که حاصل نمی‌شود مگر با شب زنده داری و تلاش در عبادت و جلب رضایت او در امور مختلف.

*****************
۲۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: الْمَقادیرُ الْغالِبَهِ لا تُدْفَعُ بِالْمُغالَبَهِ، وَ الاْرْزاقُ الْمَکْتُوبَهِ لا تُنالُ بِالشَّرَهِ، وَ لا تُدْفَعُ بِالاْمْساکِ عَنْها.

«أعلام الدّین، ص. ۳۱۳»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: مقدّراتی که در انتظار ظهور می‌باشد با زرنگی و تلاش از بین نمی‌رود و آنچه مقدّر باشد خواهد رسید، همچنین رزق و روزی هرکس، ثبت و تعیین شده است و با زیاده روی در مصرف به جائی نخواهد رسید؛ و نیز با نگهداری هم نمی‌توان آن را دفع کرد.

*****************
۲۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: قَلْبُ الاْحْمَقِ فی فَمِهِ، وَفَمُ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: اندیشه أحمق در دهان اوست، ولیکن دهان و سخن عاقل در درون او می‌باشد. (یعنی؛ افراد أحمق اوّل حرف می‌زنند و سپس در جهت سود و زیان آن فکر می‌کنند، بر خلاف عاقل که بدون فکر سخن نمی‌گوید).

*****************
۲۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: الْمُؤْمِنُ بَرَکَهٌ عَلَی الْمؤْمِنِ وَ حُجَّهٌ عَلَی الْکافِرِ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: وجود شخص مؤمن برای دیگر مؤمنین برکت و سبب رحمت می‌باشد و نسبت به کفّار و مخالفین حجّت و دلیل است.

*****************
۲۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: لا یَشْغَلُکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: مواظب باش که طلب روزی ـ. که از طرف خداوند متعال تضمین شده ـ. تو را از کار و اعمالِ واجب باز ندارد (یعنی؛ مواظب باش که به جهت تلاش و کار بیش از حدّ نسبت به واجبات سُست و سهل انگار نباشی).

*****************
۲۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: جُرْأهُ الْوَلَدِ عَلی والِدِهِ فی صِغَرِهِ تَدْعُو إلَی الْعُقُوقِ فی کِبَرِهِ.

«تحف العقول، ص. ۴۸۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: رو پیدا کردن و جرئ شدن فرزند هنگام طفولیّت در مقابل پدر، سبب می‌شود که در بزرگی مورد نفرین و غضب پدر قرار گیرد.

*****************
۲۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: أجْمِعْ بَیْنَ الصَّلاتَیْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَری ما تُحِبُّ.

«الکافی، ج. ۳، ص. ۲۸۷، ح. ۶»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: نماز ظهر و عصر را دنباله هم ـ. در اوّل وقت ـ. انجام بده، که در نتیجه آن فقر و تنگ دستی از بین می‌رود و به مقصود خود خواهی رسید.

*****************
۲۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: أوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْههِ، أعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ الْفَرائِضَ، أزْهَدُ النّاس مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أشَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.

«أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: پارساترین مردم آن کسی است که از موارد گوناگون شبهه و مشکوک اجتناب و دوری نماید؛ عابدترین مردم آن شخصی است که قبل از هر چیز، واجبات الهی را انجام دهد؛ زاهدترین انسان‌ها آن فردی است که موارد حرام و خلاف را مرتکب نشود؛ قوی‌ترین اشخاص آن شخصی است که هر گناه و خطائی را در هر حالتی که باشد، ترک نماید.

*****************
۲۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: لا یَعْرِفُ النِّعْمَهَ إلاَّ الشّاکِرُ، وَلا یَشْکُرُ النِّعْمَهَ إلاَّ الْعارِفُ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۸»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: کسی قدر نعمتی را نمی‌داند مگر آن که شکرگزار باشد و کسی نمی‌تواند شکر نعمتی را انجام دهد مگر آن که اهل معرفت باشد.

*****************
۳۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مِنَ الذُّنُوبِ الَّتی لا یُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَیْتَنی لا أُؤاخِذُ إلاّ بِهذا.

«بحارالأنوار، ج. ۵۰، ص. ۲۵۰، ح. ۴»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: بعضی از گناهانی که آمرزیده نمی‌شود: خلافی است که شخصی انجام دهد و بگوید:‌ای کاش فقط به همین خلاف عِقاب می‌شدم، یعنی؛ گناه در نظرش ناچیز و ضعیف باشد.

*****************
۳۱- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذا وَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ، یَطْری أخاهُ شاهِداً وَ یَأکُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِی حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِی خَذَلَهُ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۳، ح. ۱۴»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: بد آدمی است آن که دارای دو چهره و دو زبان می‌باشد؛ دوست و برادرش را در حضور، تعریف و تمجید می‌کند، ولی در غیاب و پشت سر، بدگوئی و مذمّت می‌نماید که همانند خوردن گوشت‌های بدن او محسوب می‌شود، چنین شخص دو چهره اگر دوستش در آسایش و رفاه باشد حسادت میورزد و اگر در ناراحتی و سختی باشد زخم زبان می‌زند.

*****************
۳۲- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۲، ح. ۹»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: یکی از نشانه‌های تواضع و فروتنی آن است که به هرکس برخورد نمائی سلام کنی و در هنگام ورود به مجلس هر کجا، جا بود بنشینی  نه آن که به زور و زحمت برای دیگران جائی را برای خود باز کنی.

*****************
۳۳- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ رَضِی بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّی یَقُومَ، مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُّرُ بِهِ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۸، ص. ۴۶۶، ح. ۱۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: کسی که متکبّر نباشد و موقع ورود به مجلس هر کجا جائی بود بنشیند تا زمانی که حرکت نکرده باشد خدا و ملائکه هایش بر او درود و رحمت می‌فرستند؛ از علائم و نشانه‌های تواضع و فروتنی آن است که به هر شخصی برخورد نمودی سلام کنی.

*****************
۳۴- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: لا تُمارِ فَیَذْهَبُ بَهاؤُکَ، وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأُ عَلَیْکَ.

«أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۱»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: با کسی جدال و نزاع نکن که بهاء و ارزش خود را از دست می‌دهی، با کسی شوخی و مزاح ناشایسته و بی مورد نکن وگرنه افراد بر تو جریء و چیره خواهند شد.

*****************
۳۵- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ آثَرَ طاعَهَ أبَوَی دینِهِ مُحَمَّد وَ عَلی عَلَیْهِمَاالسَّلام عَلی طاعَهِ أبَوَی نَسَبِهِ، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهُ: لاَُؤَ ثِرَنَّکَ کَما آثَرْتَنی، وَلاَُشَرِّفَنَّکَ بِحَضْرَهِ أبَوَی دینِکَ کَما شَرَّفْتَ نَفسَکَ بِإیثارِ حُبِّهِما عَلی حُبِّ أبَوَیْ نَسَبِکَ.

«تفسیر الإمام العسکری – علیه السلام -، ص. ۳۳۳، ح. ۲۱۰»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: کسی که مقدّم دارد طاعت و پیروی پیغمبر اسلام حضرت محمّد و امیرالمؤمنین امام علی صلوات الله علیهما را بر پیروی از پدر و مادر جسمانی خود، خداوند متعال به او خطاب می‌نماید: همان طوری که دستورات مرا بر هر چیزی مقدّم داشتی، تو را در خیرات و برکات مقدّم می‌دارم و تو را همنشین پدر و مادر دینی یعنی حضرت رسول و امام علی علیهماالسّلام می‌گردانم، همان طوری که علاقه و محبّت  عملی و اعتقادی خود را نسبت به آن‌ها بر هر چیزی مقدّم داشتی.

*****************
۳۶- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: لَیْسَ مِنَ الاْدَبِ إظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۴، ح. ۲۸»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: از ادب و اخلاق انسانی و اسلامی نیست که در حضور شخص مصیبت دیده و غمگین، اظهار شادی و سرور کند.

*****************
۳۷- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: مَنْ کانَ الْوَرَعُ سَجّیَتَهُ، وَالْکَرَمُ طَبیعَتَهُ، وَالْحِلْمُ خُلَّتَهُ، کَثُرَ صدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیْهِ.

«أعلام الدّین، ص. ۳۱۴»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: هرکس ورع و احتیاط در روش زندگیش، بزرگواری و سخاوت عادت برنامه اش و صبر و بردباری برنامه اش باشد؛ دوستانش زیاد و تعریف کنندگانش بسیار خواهند بود.

*****************
۳۸- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.

«احتجاج طبرسی، ج. ۲، ص. ۵۱۷، ح. ۳۴۰»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: هرکس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندی‌های آن‌ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند دارای عظمت و موقعیّتی خاصّی خواهد بود.

*****************
۳۹- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: اِتَّقُوا اللهُ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا کُلَّ مَوَّدَه، وَ اَدْفَعُوا عَنّا کُلُّ قَبیح، فَإنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حُسْن فَنَحْنُ أهْلُهُ، وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.

«بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۲»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: تقوای الهی را در همه امور  رعایت کنید، و زینت بخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید، سعی کنید افراد را به محبّت و علاقه ما جذب کنید و زشتی‌ها را از ما دور نمائید؛ درباره ما آنچه از خوبی‌ها بگویند صحیح است و ما از هر گونه عیب و نقصی مبّرا خواهیم بود.

*****************
۴۰- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: یَأتی عُلَماءُ شیعَتِنَاالْقَوّامُونَ لِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ عَلی رَأسِ کُلِّ واحِد مِنْهُمْ تاجُ بَهاء، قَدِ انْبَثَّتْ تِلْکَ الاْنْوارُ فی عَرَصاتِ الْقِیامَهِ وَ دُورِها مَسیرَهَ ثَلاثِمِائَهِ ألْفِ سَنَه.

«تفسیر الإمام العسکری – علیه السلام -، ص. ۳۴۵، ح. ۲۲۶»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شیعیان ما که در هدایت و رفع مشکلات دوستان و علاقه‌مندان ما، تلاش کرده اند، روز قیامت در حالتی وارد صحرای محشر می‌شوند که تاج کرامت بر سر نهاده و نور وی، همه جا را روشنائی می‌بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره‌مند خواهند شد.
  • محمد هاشمی

قال العسکری علیه السلام: "علامات المؤمنین خمس : صلاةُ الاحدی و الخمسین و زیارةُ الاربعین والتـَختم فی الیَمین و تـَعفیرُ الجـَبین و الجَهر ببسم الله الرحمن الرحیم."


از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده که فرمودند:
علامات مؤمن پنج چیز است:
1- اقامه پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز.
2- زیارت اربعین.
3- انگشتر به دست راست کردن.
4- جبین را در سجده بر خاک گذاشتن.
5- در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.

متن کامل زیارت اربعین:
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ
سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ
خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد

بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ
به بزرگداشت تو، گرامی اش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ
و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
و میراث‌ پیمبران را به او دادى و از اوصیایى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ
او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى
تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.

وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ
و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهایى اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند

وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ
و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ
و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ
و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایى و پاداش جویى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً
خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى دردناک

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ
گواهى دهم که به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ
و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا به راستى وفا کند بدان وعده‌اى که به تو داده،

وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ
و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاری ات برداشت و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبى وفا کردى به عهد خدا،

وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ
و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت

وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،

اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
خدایا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.

اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ
گواهى دهم که تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاکیزه

لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها
که آلوده‌ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نکرد از لباس‌هاى چرکینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ
و گواهى دهم که به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،
و گواهى دهم که تو به راستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى راه یافته‌اى

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ
و رشته‌هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم

وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ
و کارم پیرو کار شما است و یاری ام برایتان آماده است تا آن که خدا در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَرْواحِکُمْ
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما

وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ
و پیکرهایتان و حاضرتان و غایبتان و آشکارتان و نهانتان،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
آمین اى پروردگار جهانیان.

  • محمد هاشمی

     

     عاشورا امتحان «ثبات قدم» عاشورا امتحان ثبات قدم در #ولایت و دینداری بود. نقطه عطف ثبات قدم عاشورائیان، شب عاشورا در خیمه ی اباعبدالله علیه السلام بود که حضرت بیعت خویش را از یاران برداشتند‌؛ ولی این مردان راستین حاضر نشدند دست از یاری امامشان بکشند. زهیر مانند مسلم و حبیب و سعید و... به امام پاسخ داد: «به خدا قسم، دوست دارم که کشته شوم، سپس برانگیخته شوم و تا هزار بار دیگر کشته و زنده شوم تا بدین سبب از جان شما و جوانان اهل بیت شما بلا به دور ماند». شناخت حقیقی ولایت، چنین شهامت و پایمردی به زهیر داد تا روز بعد در نبرد با شمر و لشکریانش این قسم خود را عملی کند. در مقابل، افراد صاحب نفوذ، برجسته و باسابقه جهان اسلام که با شنیدن دعوت امام، بجای همراهی، شروع به ملامت، تردید افکنی و تلاش برای منصرف ساختن امام از حرکت به سمت عراق کردند. در #زیارت_عاشورا بعد از چند بار اظهار مودت و دوستی با اباعبدالله و اعلام مسالمت با دوستان امام و محاربه با دشمنان امام، در سجده از خداوند طلب ثبات قدم می کنیم. چراکه این اظهار محبت و وفاداری بدون ثبات قدم، نمی‌ تواند به عمل تبدیل شود و «در حد حرف» باقی‌ می ماند. این است تفاوت عاشورائیان و جاماندگان! در راه عاشورا ماندن، به حرف نیست؛ به عاشورایی عمل کردن است. آن کسی که رأی و نظر و نفع و توجیه خود را بر دستور ولی امر ترجیح می دهد، ولایتی بودن و انقلابی بودن و حزب اللهی بودنش در حد حرف است. امروز باید نه به حرف، که در عمل شعار مکتبی سپاهیان آخرالزمانی فرزند حسین علیه السلام را فریاد کنیم که #ما_ترکناک_یابن_الحسین ✍️بیداری ملت @bidariymelat

 

 

  • محمد هاشمی

  • محمد هاشمی

دهه امامت و ولایت فرصتی است برای اندیشه و پژوهش در فلسفه و پیام غدیر در اجرای فرمان خداوند سبحان برای انتصاب ولایت و امامت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام بوسیله رسول ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله و سلامه علیه. 

  • محمد هاشمی

  • محمد هاشمی